پـــ نـــ پــــ

 

 

 

 

بهش میگم : دیگه می خوام ازت جدا شم !
میگه : این حرف آخرته ؟
پ ن پ این خلاصه ای بود از اخبار ایران و جهان ،
لطفأ به ادامه ی خبر توجه فرمایید !





مامور آمار اومده دم مجتمعمون.میگه اینجا همین
۴ طبقه هست ؟
میگم : پ ن پ ۵ طبقه اس. یه طبقه اش رو hidden کردیم ..





رفتم کتاب فروشی میگم بوف کور دارین؟ میگه
کتابشو؟
گفتم : پ ن پ خودشو ، یه فرد خیر پیدا شده که حاضر تمامِ هزینه های درمانشو متقبل شه…..!


از شنا برگشتم
میگه چطور بود
میگم خسته شدم
میگه از شنا؟
میگم پ ن پ خسته شدم بس که دلم دنبال یک بهونه گشت / بس که ترانه خوندم و برگ زمونه برنگشت



تو صف نانوایی من آخرین نفر بودم و جلوم یه خانم وایساده بود بره همین من با یه فاصله باهاش وایساده بودم.یه زن چادری خیلی پررو از راه رسیده میاد جوری به زن جلویی و من میچسبه که نزدیک بود بین من و اون یکی زنه گیر کنه.بش میگم خانوم اینجا صف هستا.
میگه ا شما هم تو صف هستید ؟
پ ن پ زنبیل تو هستمو تاحالا اینجا وایساده بودم کسی نوبتت رو نگیره !!


رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟
پ ن پ خار داشته باشه…


پلیس میخواسته ماشین یه نفرو با جرثقیل بلند کنه،صاحبش میاد میگه:میخواین ببرینش؟
پلیسه میگه پ ن پ میخوایم بلند کنیم زیرشو جارو بزنیم





رفتم بانک وام بگیرم طرف میگه ضامن داری
میگم پـَـــ نــه پـَـــ بدون ضامن اومدم الان منفجر میشم





تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟
پ نه پ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه…





نصف شب با جیغ از خواب پریدم. به داداشم میگم کابوس دیدم!خواب جن دیدم!
می گه:آخیییی تو خواب ترسیدی؟ گفتم:پـَـَــــ نــه پـَـَــــ جنــه ترسید بیدار شدم واسش آب قند درست کنم..!!


تو بانک بودم نوبتم شد رفتم جلو باجه ۷ ،خانمه تقریبا دیگه منو میشناسه انقـــد رفتم بانک
گفت:لطفا” شمارتونو بدید…گفتم:شماره نوبتــمو؟
گفت:پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماره موبایلتـو! فقط بگما من تک می زنم تو زنگ بزن!
شماره نوبتمو بهش دادم یه چکم بهش دادم کــه نقدش کنه. می گه:میخوای نقدش کنی؟
گفتم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینو دادم واسه این کــه تو شارژ بخری زنگ بزنی..!


بابام داره با شیر و دوش حموم ور میره ، سه ساعت با شورت دم در حموم یه لنگه پا وایسادم
بر می گرده می گه : اِ اِ اِ …! می خوای بری حموم؟!!!
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم مسابقات پرورش اندام ، منتظرم برگردی برات فیگور بگیرم..!


جمعه کویر بودم تو گوشیم ماسه رفته خراب شده دیروز بردم گارانتی ، میگه گوشیتون خرابه؟
گفتم پـَـَـ… گفت : خفه شو بی شخصیت، بفرمااا بیــــرون آقاااا!!!
گفتم میخواستم بگم پـَـَـرت شدم رو رمل های کویر ، احتمالا توش ماسه رفته باشه!
طرف دوساعت عذر خواهی کرده ، میگه پس آوردین درستش کنیم؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ، مرگ مغزی شده آوردم اعضای قابل اهدای سالمش رو بردارین..!


سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟
میگم پـــ ن پـــ خودم هاری گرفتم سگم گفت آشنا داره منو آورد اینجا معالجه کنه.





یارو رفته دادگاه زنشو طلاق بده قاضی میگه:میخوای طلاق بدی؟
طرف میگه: پ ن پ یه گونی برنج خریدیم اومدیم با ترازوی عدالت وزنش کنیم


به دوستم میگم این لینک هایی که دادی همشون خرابه!! میگه یعنی باز نمیشه ؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ روشون کَپَک زده باید بریزیمشون دور !





با بابام رفتیم بنگاه میگم آقا مزرعه دارین؟ میگه میخواین بخرین؟
پ نه پ ما مترسکیم اومدیم مارو تو یه مزرعه نصب کنید!


با کیس ازدواجش رفتند ازمایش خون، گروه خونی‌شون بهم نخورده…
زنگ زدم به میگم : «غصه نخور رفیق… دنیا همینه…حال میخوای چیکار کنی؟ کات میکنی باهاش؟»
بجای اینکه دردِ دل کنه میگه:« پـَـَـ نــه پـَـَــــ صبر میکنیم تا سال دیگه یه بار دیگه ازمایش میدیم شاید ایندفه شانس‌مون زد افتادیم تو یه گروه خونی آسونتر صعود کردیم مرحله بعد!





تو صف دستشوئی میگم آقایون اگه ممکنه من بدون صف برم داخل کارم اظطراریه، یکی میگه سرپائیه؟
میگم پــَ نه پــَ میخوام برم تو بستری بشم.





تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره ! 



برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: